پارسازیباترین تبسم پارسازیباترین تبسم ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
گنجینه خاطرات پارسا گنجینه خاطرات پارسا ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
بهاربهار، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

پارسا وبهاردهقانی،تمام زندگی ما

من مامان دوتا فرشته هستم خدایا حالا که منو لایق مادر این دوتافرشته دونستی همینطور هواشونو داشته باش

روز زایمان،تولد بهار کوچولو

ساعت شش صبح با بابا و عزیز جون به بیمارستان امام رضا رفتیم ساعت شش ونیم صبح منوواسه اتاق عمل آماده کردن و یک ربع به هفت به اتاق عمل رفتم خیلی هوا سرد بود منم ترس و استرس تمام وجودمو گرفته بود صبح قبل از اومدن به بیمارستان کلی داداشی بوسیدم و داداشی خواب بود باباجون اومد پیش پارسا و من با کلی ترس و دلتنگی به بیمارستان اومدم ، ساعت هفت خانم دکتر اومد و بهار کوچولو هفت و ده دقیقه صبح دنیا اومد و من ساعت هفت وپنجاه دقیقه هوش اومدم و ساعت هشت ونیم انیس اومد تو اتاق ریکاوری و منو برد بالا دیدم مامان و خاله ایران پیش بهار هستن و بهار در حال نق زدن و شروع کرد به شیر خوردن....در اون لحظه خانواده چهارنفری مون احساس کردم عجب حس شیرینی ، راستی از ع...
19 بهمن 1397

خستگی مامان

این روزها خیلی سخت میگذره حال مامان زیاد مساعد نیست مدام سرگیجه و بدن درد داره و حالت تهوع مامان از پا در آورده و مدام ضعف داره ،  بابایی مجبوره بیشترکارهای خونه کنه و کمتر وقت داره با شما بازی کنه ان شالله این دوماه بگذره و مامان دوباره سرحال شه ....  
21 آبان 1397

سه شنبه آخر صفر

سه شنبه آخرصفر .... طبق هرسال به دریا رفتیم و آب خیلی پایین بود شما کلی ماهی کوچولو و خرچنگ دیدی بعدش با بابایی موتور سواری کردی....پس از کلی دریا گردی به خونه اومدیم.... البته قایق سواری نکردی چون دوهفته قبلش سوار شدی و باد خوردی و سرما خوردی.... ...
21 آبان 1397

خرید های بهار کوچولو

  سلام کوچولوی مامان  این ها خرید های شماس  این لباس ها...... این حوله حمام..... این زیرانداز....   این کلاه ، پیشبند ، جوراب ، دستکش ، شانه... این تشک.... این پارچه سفید واسه زیر پاهای کوچولوت... لباس جدید  تل مو و کیف  ...
21 آبان 1397