2سال و10 ماهگی،قشنگ ترین بهانه زندگیمون
2سال و10 ماهگی،قشنگ ترین بهانه زندگیمون گلی ما، خیلی خیلی قشنگ حرف میزنه میشه گفت بهترین دوران ما داریم سیر میکنیم از بس قشنگ حرف میزنی هر لحظه با یه کلمه جدید ما رو سوپرایز میکنی البته یه کلمه ت خیلی دوست داریم موقع قایم موشک بازی سریع دست روی چشمات میزاری صورت تتو سمت دیئار میکنی و غلط میشماری 1583 بعد هم میگی بابا گم شو یعنی بابا برو قایم شو ......خدای من خیلی شیرین شده نفسم بابت بودنش هر ثانیه هزاران بار شکر....
تو دفترت دارم کمک کم کلمات وجملات یادداشت میکنم پیشنهاد بابایی چون با هرجمله ت کلی ما میخندیم...
عاشق رقصیدنی واسه خودت آهنگ میزاری میرقصی....
شب ها وقتی میخوایم نون بخریم کنار نانوایی کبابی هست که پارسا عاشق کباب مرغه به هرغدایی ترجیح میده و این میشه عاقبت نون خریدن ما.....نوش جونت عزیزکم
یه شب ساعن 12 بود یهویی تصمیم گرفتیم بریم بیرون، که سراز دریا در آوردیم وشما کلی بازی کردی البته مامانی اینجا پاتوق ما 3 نفره که واسه دیدن دریا شب ها به این مکان میریم اگه تا اون موقع که شما بزرگ شدی نبود بدون یه پاتوق واسه دریا داشتیم که اگه تو مسیرمون باشه واز اونجا رد شیم شما من وبابارو مجبورمیکنی که بایستیم.
ماهگیری پارسا جونی ....فدای اون ژست هات بشم تا که دوربین میبنی ژست میگیری....
آقا درحال فضولی ،مدام پنکه روشن میکنی وسیله سمتش پرت میکنی الانم دوربین دیدی....
ماشالله نمکی عزیزکم بله دوباره دوربین وپارسا
خسته س گلکم صبح ساعت 6 بیدارشده میخواسته با مامان بیاد مدرسه اما مامانی فرار کرده....
تدارکات واسه شب یلدا :
