پارسازیباترین تبسم پارسازیباترین تبسم ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
گنجینه خاطرات پارسا گنجینه خاطرات پارسا ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه سن داره
بهاربهار، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه سن داره

پارسا وبهاردهقانی،تمام زندگی ما

من مامان دوتا فرشته هستم خدایا حالا که منو لایق مادر این دوتافرشته دونستی همینطور هواشونو داشته باش

درد لثه بهار

مدام درحال گریه و نق زدن وجیغ زدن هستی همش دستت تو دهنته آب از دهنت سرازیره  شیر خوردن تعطیل کردی  کلافه شدی دلم آب میشه این حالتو میبینم  دختر خیلی خوب وآرومی بودی اصلا این چهارماه اذیت نشدم و شب ها ساعت دوازده میخوابیدی صبح یازده بیدار میشدی ساعت خوابت عالی بود اما الان یه هفته س خیلی کلافه ای  سینه هامو با لثه هات میگیری میکشی   ان شالله دندون هات زود در بیاد و راحت شی
12 خرداد 1398

کلاس های جدید پارسا

این روزا مامان اصلا وقت نمیکنه مثل پارسال باشما کلاس و بیرون بیاد  بابایی شمارو چند جا برده وکلاس ثبت نام کرده باشگاه تندرستی جیم جیم روزهای زوج میری کلاس نقاشی آینه روزهای فرد میری هفته بعد قراره کلاس ای مت ثبت نام کنی واین روزها بابایی با شما کلاس میاد واونجا میشینه تا کلاس ها تموم شه  
12 خرداد 1398

واکسن دوماهگی و چهارماهگی بهار

وبلاگ مثل زمان پارسا وقت نمیکنم به روز کنم هر وقت ، وقتم آزاد شه یه سر میایم و یه سری مطالب مهم میزارم واکسن دوماهگی بهار دو فروردین زدیم البته همه مراکز بهداشت تعطیل بودن فقط سه جا کشیک باز بود .. واکسن که زدیم اونروز تا شبش بی قراری میکردی خداروشکر تب نکردی فقط گریه و بی قراری داشتی مدام روی دست میچرخوندیمت واکسن چهارماهگیت دو خرداد زدیم خیلی سخت بود چون تب کردی و خیلی بی حال شده بودی تب تا دوروز ادامه داشت وتا دوروز به شما استامینوفن میدادیم اینبار گریه و بی قراری نمیکردی بی حال شده بودی  اما بازم به خیر گذشت ان شالله شش ماهگی راحت باشی تب نکنی و بی قراری نکنی
12 خرداد 1398