17ماهگی دنیییییای ما:شیرمردمون،انرژی مامان وبابایی
مرواریدپارساجون:
پارسا خان در 16 ماه و20 روزگی دندون 13 و 14 و15 و16 جوونه زد،الان نفسموم 16 تا مروارید داره فدات نفسسسسسم....
پارک شهر:
نقاشی های پارساخان:البته دفترنقاشیت دیگه اثری ازش نمونده کاملا پاره شده .....
تغییرات دکوراتاق پارسا:
آخه این جا که شمانشستی ،البته بعضی اوقات می ایستی ....
اینجاتازه از خواب بیدار شدی صبحه...کل تخت تو خواب دور میزنی از تخت خودت سراز آخر تخت ما در آوردی.....
........................بدون شرح
ماکارونی رو خیلی دوست داری.....
............بدون شرح
دیگه باکنترل ماشین حرکت نمیدیم خودت گاز فشار میدی......
اینم سه چرخه شما.....
کنجکاوی های پارسا:
مدام لامپ تخت خاموش وروشن میکنی وزیر نگاه میکنی که چطور هاموش وروشن میشه...
اینجا رفتی پشت در ایستادی ماشین تو کنترل میکنی ببینی تا چه حد برد ماشین جواب میده....هی میری عقب تر....
عشوه گری پارسا:
این روزا روپنجه پاراه میری دور خودت میچرخی سرتو چپ وراست میکنی دست دور گردن من میندازی لب تو به لبم میچسبونی باجشمات غمزه وکرشمه میکنی....
تخنه وایت برد پارسا:
چون مدام دفترنقاشی هاتو پاره میکنی واست تخته وایت برد گرفتیم حالا روی تخته نقاشی میکشی خودت پاک میکنی....
پارسا وماریو:ماریو شبیه پیرمرد مهربون تو تبلیغ شبکه جم جونیور....
پارسا زوم شده تو تلویزیون، اینجا داری تبلیغ شبکه جم جونیور نکاه میکنی تبلیغاتشو خیلی دوست داری....
بابایی داره سه چرخه پارساتعمیرمیکنه پارسا مثلا کمک میده ،چه کمکی.....مدام میگی چسب میخوام،منم میخوام انجام بدم....
دیشب با بابایی شام بیرون رفتیم شما مجسمه شتر دیده بودی میترسیدی بهش دست بزنی اما میگفتی بریم پیشش،همون اول آب دیدی باخوشحالی دادزدی آآآآآآب...با اینکه گرم بود اماحسابی گشتیم وشما موقع خونه اومدن ،حاضرنبودی بیای سوارماشین شی...
اینجامیخوای بری تو آب،بابایی پای شما تو آب زد شما میگفتی میخوام برم تو آب......اصلا حاضرنیستی بشینی یه عکس ازت بگیریم.....
هفته دیگه شنبه واکسن 18 ماهگی داری خیلیییی نگرانم بابایی قراره مرخضی بگیره بمونه پیشمون،چون میگن خیلی درد داره وشما اذیت میشی....ان شالله مثل واکسن های قبلیت قوی باشی وتب نکنی و زیاد بهونه نگیری....